گراییدن. رغبت کردن. راغب شدن، خمیدن. خمیده شدن. کج شدن. انحناء یافتن: تن را به هرچه دادی، انجام کارت آن است دیوار افتد آخر سویی که مایل آمد. شیخ العارفین (از آنندراج)
گراییدن. رغبت کردن. راغب شدن، خمیدن. خمیده شدن. کج شدن. انحناء یافتن: تن را به هرچه دادی، انجام کارت آن است دیوار افتد آخر سویی که مایل آمد. شیخ العارفین (از آنندراج)
دهی از دهستان سنگان بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه که در 28 هزارگزی جنوب باختری رشخوار واقع است. در جلگه ای معتدل و دارای 243 تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و پنبه و شغل اهالی زراعت، گله داری، کرباس بافی و قالیچه بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان سنگان بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه که در 28 هزارگزی جنوب باختری رشخوار واقع است. در جلگه ای معتدل و دارای 243 تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و پنبه و شغل اهالی زراعت، گله داری، کرباس بافی و قالیچه بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
کج شدن خمیده شدن، خواستار شدن میل کردن رغبت کردن، کج شدن خمیده شدن: تن را بهر چه دادی انجام کارت آنست دیوار افتد آخر سویی که مایل آمد. (شیخ العارفین ظنند)
کج شدن خمیده شدن، خواستار شدن میل کردن رغبت کردن، کج شدن خمیده شدن: تن را بهر چه دادی انجام کارت آنست دیوار افتد آخر سویی که مایل آمد. (شیخ العارفین ظنند)